بهمن 57
سال پنجـــاه و هفت ، بهمن بود
کوچه ها ، پر ز دود و آهن بود
لاله هایی به رنگ خـون ، همه جا
سخت ، آماده ی شکـــــــــــفتن بود
همه آماده ی کمــــــــــــــــک بودند
همه جـــا !! پیت نفت و روغن بود
چـــــــــشمها !! بر دهان یک رهبر
پیر مردی ، کــــــــه پیر میهن بود
تیز بینی ، که هر چه را می گــفت
ملت آماده ی ، شـــــــــــنید ن بود
پادگـــــــــــــانها !! یکی یکی ساقط
کــــــــشور اما ، ز دشمن ایمن بود
سالها بعد ، آن بهشـــــــــــــــت آباد
شـــــــــور بایی ، تهی ز بنشن بود
چند سالی است "ما" شده تعطیل
در جـــراید خبر فقط "من " بود
دیشب اخــــــبار رادیو می گفت
بارش ابر، کـــــــــار دشمن بود
از زمین و هـــــــــــوا ، بلا آمد
این میان کار من شِمُـــردن بود
مصطفی معارف 13/11/90 تهران
:: بازدید از این مطلب : 285
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14